درس هایی حقوقی از "ما رأیت الا جمیلا"
در صحنه عاشورا، تبلور حق در برابر هیمنهی پوشالی باطل قرار گرفت و صحنهاي را به نمايش گذاشت كه براي هر حقوقداني ميتواند كلاس درسي تمامنشدني از مفهوم حق و حقيقت و راه و روش زيستن بر مبناي حق و دفاع از حق باشد.
نشر و انتقال اين كلاس درس را يك راوي درسآموخته از محضر مظهر حق، اميرالمؤمنين عليعليه السلام در سختترين شرايط بر عهده گرفت و سعي كرد در عين صيانت از كيان خانوادهي پربركت آل رسول الله در مسير حركت از كربلا تا شام، در كنار پرستاری از تنها مرد به جاي مانده از کاروان حسینی، در آن شرايط وحشتناك اسارت در چنگال ظالمترين انساننماها، به بهترين وجه ممكن روايتگري كند. شمارش دروسي كه حضرت زينب سلام الله علیها در اقدامات و بيانات خود در اين مسير به همگان دادند، از عهده زبدهترين متخصصين هم به سهولت برنخواهد آمد اما به جهت تبرك و چشیدن از دریای جوشان علم علویِ رسول کربلا، آن هم نه به قدر تشنگی بلکه به قدر توان، صرفاً گوشههاي كوچكی از اين دروس را با مبنا قرار دادن يكي از بيانات حضرت زينب سلاماللهعليها به نظاره خواهیم نشست؛ باشد كه چراغ راه حقوقدانان رهرو حق باشد:
1- در صورتی میتوان مدافع حق و حقیقت بود که از چیزی نهراسی و جز به فکر حق نباشی. برای این امر، رهرو راه حق باید خود را آنچنان ساخته و پرداخته باشد و از رذائل نفسانی و دنیاپرستی پیراسته و به فضائل انسانی آراسته باشد که تحت تأثیر هیمنه پوشالی باطل و اهل آن قرار نگیرد. زینب سلام الله علیها
آنچنان از مکتب خانواده امیرالمؤمنین عليه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها درسآموزی کرده که میتوان وی را در یک کلام وقف حق دانست. این موضوع در شیوه مواجههی وی با سردمداران باطل که از نظر مادی در عین قدرت و برتری نسبت به خاندان نبوت که در آن موقعیت از منظر ظاهری در حال اسارت و محدودیت مطلق میباشند به روشنی مشخص است. بدون اتکاء به سرچشمه لایزال الهی و بدون داشتن شخصیتی خودساخته نمیتوان در عین آرامش و از موقعیت برتر نسبت به صاحبان جلال و جبروت مادی پاسخ گفت. وقتی کسی که سرمست از پیروزی ظاهری خود در نبرد است و از هیچگونه اقدام خلاف انسانیتی در مواجهه با طرف مقابل خود کوتاهی نکرده و اکنون در حال مواجهه با زنان و کودکان به اسارت گرفته شده از این نبرد نابرابر است، هرکسی جرأت ایستادگی در برابر وی را نخواهد داشت آن هم به گونهای که پاسخی دندان شکن به وی داده شود و پس از آن نیز در مقام دفاع از امام روز، خود را سپر جان وی قرار دهی. مشابه همین رویکرد در مجلس شام نیز از زینب کبریسلام الله علیها مشاهده شد که نشان از آن است که زینب کبری به وضوح به پوشالی بودن هیمنه این صاحبان قدرت باطل ایمان و یقین دارد.
2- در مقام دفاع از حق و حقيقت، كوچكترين موضوعات هم، مهم و اساسياند. بهرهبرداري حداكثري از حداقل امكانات و اختيارات موجود، نيازمند هنرمندی تمام رهرو راه حق است تا بتواند در سختترين شرايط و با كمترين امكانات، رسالت تاريخي خود را به انجام رساند. وقتي زينب سلاماللهعليها رسالت روايتگري نشان دادن حق و باطل بودن باطل را به عهده ميگيرد، كلمات، رفتار، سكنات و منش او بسيار مهم است و از همين جاست كه در عين فشار سنگين روحي، رواني و جسمي وارد، با تمام توان حركت ميكند و حتي از مستحبات روزانه خود نيز در حد توان صرف نظر نميكند. در چنين موقعيتي كه انديشمندي چون درسآموز مكتب علي عليه السلام و فاطمه سلاماللهعليها ميداند تكتك كلمات و سكنات وي در تاريخ ضبط خواهد شد، بيان جمله «ما رأيت الا جميلا» هرگز تنها در مقام پاسخ به طعنهزنی حقیری همچون عبیدالله بن زیاد، نبود، بلكه در نقطه عطف جلب توجه مخاطبان جهاني خود در گذر تاريخ، در مقام درسآموزي به همگان بيان شد و در كوتاهترين كلمات، با بهرهگيري حداكثري از تنها يك موقعيت پاسخ كه براي وي ايجاد شده، سعي در صيانت از اقدام حق برادر شهيد خود داشت. هنر بيان زيبا و كوتاه و قاطع از مهمترين لوازم حاميان حق است كه بايد خود را به اين ابزار هنري مجهز سازند به گونهاي كه در بحرانيترين شرايط توان بهرهگيري از آن را داشته باشند.
3- زينب سلاماللهعليها براي همگان روشن ساخت وقتي حق در تمام قامت خود بايستند، باطل را یارای مقابله با آن نیست. اين است كه حتي در كثرت عددي و مادي اهل باطل در صحراي كربلا و در عين شكلگيري عظيمترين ظلمها و ناحقيها و بيحقيها، ایستادگی و حركت بر مدار حق در کربلا از سوی باورمندان به آن و مدافعان از آن، نمایش حقیقت، پوچ بودن باطل را به روشنی نمودار ساخت تا زينب سلاماللهعليها در پاسخ به اينكه در كربلا چه ديديد، نداي «ما رأيت الا جميلا» سر دهد كه حق زيباست و اگر واقعاً به نمايش درآيد، خود توجه هر انسان منصفي را به خود جلب خواهد كرد و دیگر باطلی باقی نخواهد ماند تا نگاهها را به خود خیره سازد.
4- اگر ميخواهي ياور حق باشي بايد با تمام وجود حق را بنگري و جز حق ننگري، هيچ چيزي نبايد نگاه انسان حق مدار را از حق منحرف سازد كه در اين صورت منحرف شدن او از مسير حق بسيار محتمل، بلكه قطعي خواهد بود. وقتي محو تماشاي زيبايي حق باشي هرگز زشتي باطل توجه تو را به خود جلب نخواهد كرد و اين امر صبر و استقامت تو را در مسير حركت بر مدار حق فزون خواهد كرد. اين است كه زينب در صحراي كربلا تنها محو تماشاي جبهي حق بوده و لذا جز زيبايي چيزي نديده است، و همين است كه صبر و استقامت زينب سلاماللهعليها در تحمل اين همه مصيبت و ظلم و تجاوز و تعدي به حقوق اهل البيت عليهم السلام را به گونهاي افزايش ميدهد كه او را به الگو و نماد صبر مبدل ميسازد.
5- مهمترين اقدام در مقابله با باطل، يا ظلم و تجاوز و تعدي و بيقانوني نمايش واقعي حق و حقيقت و قانون است. اگر بخواهي به درستي اثبات كني كه ظلمي صورت گرفته، مهمترين اقدام و با اولويتترين اقدام، نمايش حق و حقيقت است. اين است كه زينب سلاماللهعليها در مقام بهرهگيري از فرصت پاسخ به منظور آموزش مكتب حق و نمايش اينكه چه كسي ظالم است و حق با كيست، نگاهها را متوجه حق ميكند و به جاي جلب توجه به ابعاد ظلماني صحنه عاشورا، ابعاد حقاني و صحيح آن را در مقابل چشم همگان تقويت ميكند. زينب سلاماللهعليها تمایلی به گفتو گوی طولانی با نامحرمان را نداشت لذا آن گاه که عبیدالله ملعون از وی پرسید: «کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟» او با علم لدني مانند و شخصيت معصوموار خود، اولويتسنجي كرده و بين نمايش ظلم و جلب توجه به حق، براي ارائه طريق و دفاع از حق، مسير دوم را برگزيد. راهي كه متأسفانه بسياري از فعالين فرهنگي و هنري و رسانهاي و حقوقدانان و حقوقياران حامي حق ما به اشتباه ميپيمايند و براي دفاع از حق و نمايش حق و باطل و مرز ميان آنها، به جاي تمركز روي حق و مصاديق درستي و پاكي و مبتني بر قانون، روي مصاديق منفي تمركز و تأكيد ميكنند.
6- حفظ صبر و تمركز حتي در سختترين شرايط لازمهي زندگي بر مدار حق بوده و جز با وجود اينها نميتوان مدافعي براي حريم حق بود. اگر راهرو مسير حق خود را نساخته باشد و در مسير طوفانهاي شديد روحي و رواني و فشارهاي وارده از جهات گوناگون تحت تأثير قرار بگيرد، نميتواند در برهههاي حساس و تأثير گذار نقش آفريني صحيح خود را داشته باشد و اين است كه زينب سلاماللهعليها در مسير كربلا تا كوفه و كوفه تا شام، همچنان از تهجدهاي شبانه خود براي خودسازي بهرهميگيرد تا بتواند به درستي از عهدهي رسالت تاريخي خود در اين برههي حساس و بسيار پرتنش و مشكل برآيد و همين خودسازي عميق وي در طول ساليان است كه در مقام تمسخر ابن زياد، كمتر از يك هفته گذشته از روز وداع با برادر امام و پيشوا و كل خانواده خود و در عين تحمل سختيها و ناگواريهاي فراوان پس از روز عاشورا نيز، متانت و وقار و كنترل خود بر نفس و احساسات خود را از دست نداده و مانع از تأثير گذاري شرايطي به اين سنگيني بر عقلانيت خود در مقام پاسخ دهي به خصم ميگردد. اين صحنه به خوبي نمايش ميدهد خودسازي تا چه ميزان در پيروزي راهرو راه حق در مسير پاسداري از حق كارآمد است تا حدي كه حتي بانويي كه طبيعتاً بايد جنبههاي عواطف و احساسات وي بر جنبههاي عقلي وي مقدم باشد، در سختترين شرايط هم همچنان حركت بر مدار عقل و منطق در مواجهه با خصم را بر حركت شتابزده و احساسي و ناپختگي مقدم ميدارد.
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
افزودن دیدگاه جدید